دیدی یه وقتایی وقتی دراز کشیدی و چشماتو می بندی
بعد یه مدت نمی دونی تو کدوم جهت دراز کشیدی
حتی حس می کنی ممکنه هرجایی از دنیا باشی
دوس دارم دراز بکشم و از همه ی زمان و مکان غافل بشم
حس کنم دوباره با تو ام،
حس کنم هرلحظه منتظر پیام تو ام
حس کنم قلبم داره می تپه.
رفتی و ندیدی که بی تو، شکسته بال و خسته ام
رفتی و ندیدی که بی تو، چگونه پرشکسته ام
رفتی و نهادی چه آسان دل مرا به زیر پا
رفتی و خیالت، زمانی، نمی کند مرا رها ...
شاید اون کسی که دلش می شکنه و خم به ابرو نمیاره قوی نیست.
شاید اونی قویه که وقتی دلش شکست
از ته دل گریه کنه ...
و بعد یه مدتی دوباره به زندگی برگرده
دوباره بتونه دوست داشته باشه
دوباره قلبش بزنه .
نمیشه از اونی که رفت یا عوض شد دل گرفته باشی
نمی تونی از کسی انتظار داشته باشی که خوشحالی خودش رو کنار بذاره
تا واسه خاطر تو اونی باشه که خودش دوست نداره .
نمیشه انتظار داشته باشی. درست هم نیست.
همه چیز خیلی معقولانه ست واسه این که دلت نتونه درک کنه!
یه دفه حس کردم مدت هاست که دیگه قلبم نمی تپه
و از این حس به زانو در اومدم .